ماجرای فیلم براساس داستانی واقعی روایت شده و زندگی "خوزه هرناندز" و مسیر او از یک کارگر مزرعه تا تبدیل شدنش به یک مهندس و فضانورد را به تصویر کشیده است. این فیلم داستانی از استقامت، همبستگی و فداکاری برای تحقق یک رویای به ظاهر غیرممکن است و ....

شادو یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده است. او با مردی مرموز به نام ونزدی آشنا می‌شود، کسی که چیزهای زیادی درباره‌ی زندگی و گذشته‌ی شادو می‌داند. در حقیقت ونزدی یک انسان نمی‌باشد و درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشته‌ی خود را دوباره زنده کند و ...

داستان فیلم درباره زنی جوان به نام "ابی" است که پس از مرگ مادرش تصمیم می گیرد به زادگاه قبلی خود بازگردد. او با حضور در زادگاه قبلی اش تمام خاطرات تلخ دوران کودکی اش را به یاد آورده و همین امر باعث می شود تلاش کند تا جنایتی را افشا کند و ...

"جولیا" و "سیدنی" که به سفر تفریحی رفته بودند در شهر کوچک "وایومینگ" قانون را زیر پا میگذارند و مجبور می شوند 30 روز در بخش خدمات اجتماعی کار کنند. همین موضوع باعث تحولی در نگرش و سبک زندگی آنها می شود و ...

"جو ترنر" تحلیلگر جوانی که امیدوار است با کارهایش اصلاحاتی را درون سازمان سیا ایجاد کند، اما بطور اتفاقی پی به نقشه ای وحشتناک می برد که زندگی میلیونها نفر را تهدید می کند و ...

آنا و کریستین با اعتقاد بر اینکه چهره های تیره و پنهان گذشته خود را پشت سر گذاشته اند، یک زندگی مشترک و جدا نشدنی را شروع می کنند. به این ترتیب، آنها می توانند زندگی لوکس خود را با هم به اشتراک بگذارند. اما همزمان با اینکه آنا در نقش خانم گری ظاهر می شود و کریستین نیز سعی می کند تا در ثبات بی سابقه و جدید خود به استراحت بپردازد، تهدید های جدید، خوشحالی آنها را قبل از اینکه شروع شوند، به خطر می اندازد…

پس از حوادث فیلم قبلی اکنون آناستازیا یا همان آنا، در فکر جدایی از کریستین است و این تصمیمش عملی می شود اما کمی بعد، کریستین از او درخواست می کند طبق شرایطی که آنا در نظر دارد، دوباره مانند یک زن و شوهر عادی در کنار هم روزگار سپری کنند. در این میان آنا باید حرف ها و رفتارهای اطرافیانش را که سعی در بر هم زدن رابطه او و کریستین دارند، تحمل کند …